اساسنامه حزب استقلال آذربایجان جنوبی
مقدمه: کشوری که امروزه ایران نامیده می شود از اعصار قدیم محل سکونت و تمدن ترکها بوده است. قبل از آمدن آریائی زبانان به این فلات، سومر ها، ایلام ها، قوتی ها، اورارتوها وغیره در اینجا ساکن بوده و صاحبین اصلی آن می باشند. بااینکه بخشی از ترکهای آذربایجان در هزارسال اخیر به این مناطق مهاجرت کرده اند ولی بخش اصلی و عمده ترکهای آذربایجان وارثین طبیعی ترکهای سومر می باشند که هزاران سال در این مناطق زندگی کرده اند. ترکها که هزاران سال این سرزمین را با خون خود محافظت و با دسترنج و زحمت خود آباد کرده اند، امروزه در سرزمین مادری خود با عناوینی همچون بیگانه، مهاجر و مهاجم سرکوب می شوند. با اینکه فارسها چندهزارسال بعد از ترکها (دوره ایلام) به این مناطق مهاجرت کرده اند، ولی شوونیستهای فارس با جعل تاریخ و ادعاهای دروغین خود را صاحب این سرزمین نامیده و وارثین صاحبان اصلی آن را مهاجر و متجاوز می خوانند. شوونیستهای فارس با کتمان آثار تاریخی قدیم و جعل هویت آذ- اَر (قهرمان آذ) و آذ-اَر- ی (ی نسبت که بعدها توسط نویسندگان عرب به آذ – اَر اضافه شده است) که همیشه ازطرف تاریخ نگاران به عنوان زبان ترکی به کار برده شده است را به زبان پهلوی پیوند زده و ادعا می کنند که زبان قدیم آذربایجانیها پهلوی بوده و ترکی بعدها به آذربایجان تحمیل شده است. شوونیستهای فارس در ادامه این ادعای خود گاه می گویند که چنگیزخان زبان آذربایجان را تغییر داده و گاه تبلیغ می کنند که شاه اسماعیل صفوی به آذربایجان ترکی آورده است و یا باز هم می نویسند که امپراتوری عثمانی طی دو هفته اشغال تبریز زبان آذربایجان را تغییر داده ترکی کرده است. این تناقض گوئی و لکنت تاریخی شوونیستهای فارس هرچند که پوچی ادعاهایشان را اثبات می کند ولی خللی در فارسیزه کردن یا سیاست فارسی سازی ایجاد نکرده است. بااینکه تبلیغات ضدترک و ضدعرب از شعوبیه آغاز و ید طولائی دارد ولی با پهلوی ها شکل مدرن و سیستماتیک بخود گرفته، تبلیغات شدت گرفت. از همین دوران ملل غیرفارس آشکارا تحقیر می شوند. ترکها به خاطر اینکه اکثریت را تشکیل می دهند مورد هجوم بیشتری قرار گرفته اند. زبان ترکی در مدارس، ادارات، ارتش، دادگاه و تمامی جلسات رسمی و دولتی ممنوع، اسامی شهرها و اماکن تاریخی تغییر، اسامی ترکی، کتابهای ترکی وغیره قدغن شده، سیاست شدید آسیمیله تطبیق شده و می شود. سیاست آسیمیلاسیون تحت نام تمامیت ارضی ایران ملل غیرفارس را به ضرب شمشیر، شکنجه، توپ و تانک به اسارت درآورده است. تنها راه نجات از این اسارت استقلال کامل این ملل است. بنابرهمین ضرورت است که حزب استقلال آذربایجان جنوبی (ح- اِ- آ- ج) برای استقلال کامل و برقراری جمهوری دمکراتیک آذربایجان جنوبی مبارزه می کند.
ضرورت استقلال: تاریخ به جلو می رود. ایدة استقلال از زمانهای دور همواره دربین ترکهای آذربایجان چه بصورت دولتی، تشکیلاتی و یا فردی رویت می شود. 200 سال پیش فدراسیون مستقل آذربایجان با رهبری محمدقلی خان افشار بعد از 17 سال حاکمیت که برای اولین بار اردوی منظم تشکیل داد ازطرف فتحعلی شاه مغلوب گشته و به تابعیت امپراتوری قاجار درآمد. در دوره انقلاب مشروطیت انجمن تبریز طی ارسال تلگرام به تهران تآکید کرد که اگر اصول مشروطه پذیرفته نشود آذربایجان جدا خواهد شد. در زمان دولت آزادیستان که توسط شیخ محمدخیابانی در آذربایجان تاسیس شد، یاشاسین استقلالیمیز (زنده باد استقلالمان) شعار عموم ملت بود. رهبر شهیدمان سیدجعفر پیشوری بانی حکومت ملی آذربایجان درسال 25-1324 (46-1945) می گوید: «ما ابتدا خواهان تشکیل شوراهای ایالتی بودیم ولی وقتی تهران رد کرد، یک قدم جلو گذاشته مجلس ملی آذربایجان را تشکیل دادیم». همچنین شهید پیشوری درمقالة «برسردوراهی» آشکارا اعلام می کند که «اگر ارتجاع تهران خواسته های ما را نپذیرد ما بدون تهران به راه خودمان ادامه خواهیم داد». اینها ایده استقلال آذربایجان را در برهه های مختلف تاریخی آشکارا بیان می کند. با تمامی این اوصاف رهبران حرکت ملی مان با تهران وارد مذاکرات شده و در بعضی موارد حتی قرارداد و توافقهائی نیز امضاء شده است اما از یک طرف به خاطر عدم کسب استقلال کامل و ازطرف دیگر اعتماد رهبرانمان به وعده های تهران موجب شده است که تمام این حرکات سرکوب و هزاران آذربایجانی قتل عام شوند. جنبش خلق مسلمان به رهبری آیت الله شریعتمداری هم صرفاً به خاطر تأکید به حقوق ملی آذربایجان آنهم به صورت ایجاد شوراهای ایالتی توسط حزب الله غرق خون شد. همانطوری که درمدت صدسال گذشته، انقلاب مشروطیت (مبارزه برای حکومت قانون و دمکراسی در دوره قاجار)، حکومت جنگل (عدالتخواهی در چارچوب دولت قاجار)، حکومت آزادیستان (درخواست حقوق ملی در چارچوب امپراتوری قاجار)، حکومت ملی آذربایجان (مختاریت ملی در چارچوب ایران) و انقلابهای نظیر اینها در چارچوب ایران شکست خوردند، انقلاب 1357 (1979) هم با شکست مواجه شد. بازهم خواستهای ملت آذربایجان با سرنیزه، گلوله، توپ، تانک، شکنجه وزندان سرکوب شدند. بااینکه محمدرضاشاه پهلوی حکومت ملی آذربایجان را به رسمیت شناخت ولی قرارداد را زیرپا گذاشته از پشت به آذربایجان خنجر زد. بااینکه در اساسنامه جمهوری اسلامی ایران تحت تأثیر انقلاب موادی نظیر آزادیهای ملی، آزادیهای فردی، آزادی عقیده و مانند آن تصویب شد ولی تا به امروز به اجرا درنیامده و هرگز هم به اجرا درنخواهد آمد. چرا که در محتوای رژیم توتالیتر ایران پتانسیل دمکراسی وجود ندارد. اسم و جغرافیای ایران به ضرب شمشیر، سرنیزه، توپ، تانک و شکنجه و تحقیر به ملل تحت ستم تحمیل و به زندان ملل تبدیل شده است. هرگاه این شمشیر از گردن ملل اسیر برداشته شود، ملل مزبور جهت آزادی خود عصیان کرده و از زندان ایران آزاد خواهند شد. به همین خاطر هم هرگز امیدی به اعطای دمکراسی تحت نام دولت ایران یا تمامیت ارضی ایران نیست. اگر هم هر دولت توتالیتر چنین آزادیهائی را در اساسنامه، برنامه ویا وعده های خود تعهد کند، آنهم به مانند اساسنامه جمهوری اسلامی ایران تنها و تنها در روی کاغذ مانده و هرگز عملی نخواهد شد. باتوجه به دلایل فوق تنها راه دستیابی به حقوق ملی و انسانی ملل تحت ستم در ایران استقلال این ملل می باشد. ما برای تحقق حق تعیین سرنوشت ملل تحت ستم در زیر نام ایران تشکیل دولت مستقل آنها را تنها راه دانسته و برای رسیدن به این هدف تشکیل جبهه متحد ملل تحت ستم بر علیه شوونیزم فارس را پیشنهاد می کنیم. تا با همکاری و همگامی این ملل شوونیزم فارس را شکست داده، دولت های مستقل خود را ایجاد کنیم. به همین خاطر هم حزب استقلال آذربایجان جنوبی برای استقلال تمام عیار آذربایجان مبارزه می کند.
تعـریـف:
1
- حزب استقلال آذربایجان جنوبی (ح-اِ-آ-ج) به هیچ دولت، مملکت و قدرتی وابسته نیست.
2- هیئت مؤسس (ح-اِ-آ-ج) به همت فعالین آذربایجان جنوبی تشکیل و از بدو پیدایش با تکیه بر اراده ملت-اش در راه استقلال آذربایجان مبازره میکند.
3- ارگان مرکزی (ح-اِ-آ-ج) « باغیمسیز گونی آذربایجان» نام دارد.
4- فعالیت (ح-اِ-آ-ج) تنها در آذربایجان جنوبی محدود نبوده بلکه در تمام نقاط دنیا برای حفظ منافع آذربایجان می کوشد.
5- وطن ملی آذربایجانیها آذربایجان هست، همانند تمامی فرزندان ملل آزاد ما هم خواهان آزادی و استقلال وطن خود بوده و در این راه مبازره می کنیم.
6- استقلال طلبی و خواستن استقلال به وطن ملی خود حق انسانی، مدنی و دمکراتیک هر فرد می باشد. همان طور که لیبرال بودن، فمینیست بودن، مسلمان بودن، کمونیست بودن و غیره، حق دمکراتیک انسانهاست، استقلال طلب بودن هم حق انسانی هر شخص می باشد. این حق براساس پرنسیپهای دمکراتیک وسیعی همچون «آزادی سخن» و «حق تعیین سرنوشت خود» قابل درک هست.
7- ح-اِ-آج اراده ملت را بالاترین مرجع می شناسد.
8- ح-اِ-آ-ج بدور از وابستگی های صنفی از منافع عموم ملت دفاع می کند.
9- ح-اِ-آ-ج متناسب با زمان، مکان و شرایط، علنی ویا مخفی فعالیت می کند.
10- شیوه مبارزه ح-اِ-آ-ج باتوجه به زمان و ضرورت ها، دمکراتیک، دیپلماتیک ویا انقلابی می باشد.
11- ح-اِ-آ-ج رژیم های شاه و جمهوری اسلامی ایران را محکوم کرده و با اشخاص یا گروه هائی که با ارگانهای سرکوب رژیمهای فوق همکاری کرده اند هیچ نوع همکاری نمی کند.
12- ح- اِ- آ- ج به وجدان ملی، اخلاق ملی، اخلاق سیاسی اجتماعی و صداقت فوق العاده اهمیت داده، جنایتکاران، مفسدین و اپورتونسیت ها را در صفوف خود راه نمی دهد.
13- ح-اِ-آ-ج از کلیه اشخاص و گروه های سالم که از حقوق ملت آذربایجان دفاع می کنند حمایت کرده با آنها همکاری می کند.
14- ح-اِ-آ-ج متجاوزین ارمنی را که خاک آذربایجان (قاراباغ) را اشغال کرده اند محکوم نموده و دفاع از خاک آذربایجان را وظیفه خود می داند.
15- ح-اِ-آ-ج با درنظر گرفتن واقعیت یک ملت در دو شرایط سیاسی، جمهوری آذربایجان شمالی را متحد دائمی خود دانسته و از دولت آن دفاع می کند.
16- از نظر ح-اِ-آ-ج پروسه وحدت آذربایجان به گذر زمان و اراده ملت بستگی دارد.
17- بعد از وحدت دو آذربایجان حزب استقلال آذربایجان جنوبی (ح-اِ-آ-ج) به حزب استقلال آذربایجان واحد(ح- اِ- آ- و) تغییر خواهد یافت.
18- ح- اِ- آ- ج با همسایگان خود روابط محترمانه برقرار می کند.
19- ح-اِ-آ-ج دولت مرکزی ایران را تحت هیچ نام و ماهیتی نمی پذیرد.
20- ح-اِ-آ-ج با ملل و تشکل هائی که برعلیه شوونیزم فارس و در راستای حقوق انسانی مبارزه می کنند همکاری می کند.
21- ح-اِ-آ-ج به ملتهای اسیر نگه داشته شده تحت لوای تمامیت ارضی ایران در مبارزه شان برعلیه مرکزگرایان شوونیست فارس یاری نموده و برای موفقیت مبارزه تشکیل جبهه استقلال این ملل را پیشنهاد می کند.
22- شوونیزم فارس به معنای ملت فارس نیست، بلکه مقصود از شوونیزم فارس سیاستی هست که سیستم دولت مرکزی ایران را براساس فارسیت (ایران = فارس) بنا نهاده و استقلال ملل غیرفارس را سرکوب، هویت و موجودیت ملی آنها را انکار، زبان آنها را ممنوع و تاریخشان را جعل کرده، اولویت فارس بودن و زبان فارسی را بر این ملل تحمیل نموده، با تطبیق سیاست آسیمیلاسیون آنها را فارسیزه می کند. اشخاص یا نیروهائی که این سیستم دولتی را رهبری و این سیاست را اجرا می کنند حتی اگر غیرفارس هم باشند تغییری در مسئله نخواهد کرد، زیرا که ماهیتاً عامل و خدمتگزاران شوونیزم فارس هستند. لذا «ح-اِ-آ-ج» ضمن احترام به ملت فارس با شوونیزم فارس و عوامل آن قاطعانه مبارزه می کند.
اهـداف
1- ح-اِ-آ-ج برای برقراری جمهوری مستقل آذربایجان جنوبی در جغرافیای تاریخی آذربایجان مبارزه و مرحله گذار را به عهده گرفته از طریق حکومت موقت دولت را منتقل می کند.
2- منظور از اراضی آذربایجان مناطق اردبیل، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، زنجان (زنگان)، قزوین، همدان، مرکزی،قروه , بیجار, سنقر , انزلی و آستارا می باشد.
3- ح-اِ-آ-ج برای تعیین دقیق مرزهای خود با همسایگانش طرفدار راه حل علمی دمکراتیک می باشد.
4- در جمهوری مستقل آذربایجان جنوبی شهروندان بدون درنظر گرفتن جنسیت، زبان، دین، تفکر و مقام از حقوق مساوی برخوردارند.
5- زبان رسمی دولت جمهوری مستقل آذربایجان جنوبی ترکی آذربایجانی هست که در اکثر اسناد تاریخی به نام زبان آذربایجانی، ترکی آذری و یا آذری مشهور شده است.
6- اقلیت های ملی که در جمهوری مستقل آذربایجان جنوبی سکونت دارند علاوه بر زبان ترکی آذربایجانی حق تحصیل به زبان مادری خود را نیز داشته و بنا به میزان جمعیت این اقلیت ها بودجه ای جهت رشد فرهنگ ملی شان درنظر گرفته می شود.
7- افکار ارتجاعی در هر دو رژیم شاه و جمهوری اسلامی ایران حقوق زنان را به طرز فجیعی سرکوب و زنان را از حوضه فعالیتهای سیاسی اجتماعی محروم کرده اند. برای جبران این خسارت وحشتناک مسئولین جمهوری مستقل آذربایجان جنوبی با ایجاد شرایط مناسب جهت فعالیت همه جانبة زنان برابری تمام معنای زن و مرد را تضمین خواهند کرد.
8- فعالیت زنان در تمامی تشکلها ازجمله دولت، ادارات، ارتش، قوه قضائیه، امورات علمی، سیاسی، اجتماعی وغیره بدون هیچگونه تبعیض و مانع تأمین خواهد شد.
9- ضمن تنظیم قانون کار عادلانه از حقوق کارگر، برزگر و طبقه فقیر به طور شایسته دفاع خواهد شد.
10- ضمن مبارزه برای ازبین بردن بیکاری به بیکاران درموقع بیکاری حقوق پرداخت خواهد شد.
11- جمهوری مستقل آذربایجان جنوبی با سیستم اقتصادی سرمایه آزاد اداره شده و امنیت سرمایه تأمین خواهد شد. 12- برای حمایت از بی سرپرستان و یتیمها محل زیست شایسته تأسیس، هزینه زندگی و تحصیل با بودجه دولتی تأمین خواهد شد.
13- برای علیل ها مراکز مخصوص تحصیل و محیط زیست شایسته با بودجه دولت تأسیس خواهد شد.
14- محل زیست برای سالمندان با بودجه دولت تأسیس خواهد شد.
15- تأمین سلامتی کلیه شهروندان، معالجه و معاینه مجانی بوده و بیمارستان ها جهت خدمت رسانی با هزینه دولت اداره خواهد شد.
16- تحصیل تمامی شهروندان تا مدرک دیپلم متوسطه مجانی و اجباری خواهد شد.
17- در جمهوری مستقل آذربایجان جنوبی اعدام و شکنجه قطعاً ممنوع خواهد شد.
18- آزادی عقیده، آزادی اندیشه به تمام معنای آن تأمین و زندان سیاسی برای همیشه لغو خواهد شد.
19- تمامی منابع طبیعی آذربایجان ملی اعلام شده و با نظارت دولت اداره خواهند شد.
20- حاکمیت و ارگانهای مربوطه ازطریق انتخابات دمکراتیک تعیین خواهد شد.
21- از نظر ح-اِ-آ-ج جمهوری مستقل آذربایجان جنوبی جمهوری لائیک می باشد.
حکومت موقت
1- ح-اِ-آ-ج با شکست دادن رژیم مرکزی ایران حکومت موقت را تشکیل می دهد.
2- حکومت موقت باید ارتش ملی را تأسیس کند.
3- حکومت موقت موظف است در مدت حداکثر 3 ماه ازطریق مجلس خبرگان قانون اساسی را تنظیم و جهت تصویب به رفراندم بگذارد.
4- سه ماه بعد از تصویب قانون اساسی از طریق رفراندم باید انتخابات مجلس و ریاست جمهوری با شرکت عموم ملت و در شرایط دمکراتیک برگزار شود.
5- بعد از آنکه رئیس جمهور و مجلس کابینه دولت را تشکیل دادند ح-اِ-آ-ج باید دولت را تحویل دهد.
درمورد آذربایجانیهائی که درخارج از آذربایجان زندگی می کنند:
1- تهران و حومه باید جمهوری دوزبانه (فارسی و ترکی) باشد.
2- بر اساس تأمین حقوق ترکهای آذربایجان که در خارج از آذربایجان (مناطق دیگر ایران امروزی) زندگی می کنند جمهوری مستقل آذربایجان روابط دیپلماتیک و اقتصادی خود را با دولتهای مربوطه تنظیم می کند.
3- ح-اِ-آ-ج خواهان تشکیل دولت خودمختار ترکهای قشقائی می باشد.
4- ح-اِ-آ-ج طرفدار تشکیل جمهوری ترکمنستان هست.
شرایط عضویت:
1- اشخاصی که نظامنامه ح-اِ-آ-ج را قبول می کنند می توانند تقاضای خود را جهت عضویت در حزب کتباً بفرستند.
1- الف: اشخاصی که با ارگانهای سرکوب رژیم شاه و جمهوری اسلامی ایران همکاری کرده اند نمی توانند عضو این حزب باشند.
1- ب : اشخاصی که مرتکب جنایت شده اند، مفسدین و اپورتونیستها نمیتوانند عضو این حزب باشند.
1- ت: اشخاصی که عضو تشکیلاتهای سیاسی دیگری هستند تنها با شرط استعفا از تشکیلات مربوطه می توانند عضو این حزب باشند.
2- در تقاضای عضویت باید نام، نام خانوادگی، اسم پدر، تاریخ تولد و محل تولد و بیوگرافی همراه با یک قطعه عکس قید شود.
3- با رأی کمیته تفتیش عضویت قبول یا رد می شود.
4- ح-اِ-آ-ج تنها از آذربایجانیهای جنوبی عضو می پذیرد.
4-الف: آذربایجانیهای جنوبی که در خارج از خاک آذربایجان زندگی می کنند بدون توجه به مکان و سکونت شان می توانند عضو ح-اِ-آ-ج باشند.
4- ب: آذربایجانیهائی که از آذربایجان جنوبی نیستند تنها می توانند عضو افتخاری حزب باشند.
4- ت: اعضای افتخاری حق رأی ندارند.
حقوق اعضاء:
1- اعضاء با پیشنهادات، مذاکرات و رأی دادن حزب را رهبری می کنند.
2- تمامی اعضاء حق انتخاب شدن و انتخاب کردن را دارند.
وظایف اعضاء:
1- پرداخت حق عضویت.
2- فعالیت برای تحقق اهداف حزب.
3- تابعیت از نظامنامه و انضباط حزب.
4- اجرای شایسته مسئولیت های واگذار شده ازطرف حزب.
دیسیپلین:
1- اعضائی که نظامنامه ح-اِ-آ-ج را زیرپا می گذارند ازطرف کمیته انضباطی تحقیق و درموردشان تصمیم گرفته می شود.
2- قرارهای صادره کمیته عبارت از توقیف و اخراج می باشند.
کنگره: 1- عالیترین مرجع قانونگذاری ح-اِ-آ-ج کنگره آن میباشد.
2- کنگره عمومی با شرکت ⅔ اعضاء ویا نمایندگان انتخابی اعضاء جهت کنگره عمومی رسمیت پیدا می کند.
3- قرارهای کنگره با ⅔ رأی مثبت شرکت کنندگان رسمی شناخته میشود.
4- کنگره از هر دوسال یک بار برگزار میشود. 5-شورای مرکزی با ⅔ رأی مثبت می توانند فراخوان برای کنگره فوق العاده صادر کنند
مقدمه: کشوری که امروزه ایران نامیده می شود از اعصار قدیم محل سکونت و تمدن ترکها بوده است. قبل از آمدن آریائی زبانان به این فلات، سومر ها، ایلام ها، قوتی ها، اورارتوها وغیره در اینجا ساکن بوده و صاحبین اصلی آن می باشند. بااینکه بخشی از ترکهای آذربایجان در هزارسال اخیر به این مناطق مهاجرت کرده اند ولی بخش اصلی و عمده ترکهای آذربایجان وارثین طبیعی ترکهای سومر می باشند که هزاران سال در این مناطق زندگی کرده اند. ترکها که هزاران سال این سرزمین را با خون خود محافظت و با دسترنج و زحمت خود آباد کرده اند، امروزه در سرزمین مادری خود با عناوینی همچون بیگانه، مهاجر و مهاجم سرکوب می شوند. با اینکه فارسها چندهزارسال بعد از ترکها (دوره ایلام) به این مناطق مهاجرت کرده اند، ولی شوونیستهای فارس با جعل تاریخ و ادعاهای دروغین خود را صاحب این سرزمین نامیده و وارثین صاحبان اصلی آن را مهاجر و متجاوز می خوانند. شوونیستهای فارس با کتمان آثار تاریخی قدیم و جعل هویت آذ- اَر (قهرمان آذ) و آذ-اَر- ی (ی نسبت که بعدها توسط نویسندگان عرب به آذ – اَر اضافه شده است) که همیشه ازطرف تاریخ نگاران به عنوان زبان ترکی به کار برده شده است را به زبان پهلوی پیوند زده و ادعا می کنند که زبان قدیم آذربایجانیها پهلوی بوده و ترکی بعدها به آذربایجان تحمیل شده است. شوونیستهای فارس در ادامه این ادعای خود گاه می گویند که چنگیزخان زبان آذربایجان را تغییر داده و گاه تبلیغ می کنند که شاه اسماعیل صفوی به آذربایجان ترکی آورده است و یا باز هم می نویسند که امپراتوری عثمانی طی دو هفته اشغال تبریز زبان آذربایجان را تغییر داده ترکی کرده است. این تناقض گوئی و لکنت تاریخی شوونیستهای فارس هرچند که پوچی ادعاهایشان را اثبات می کند ولی خللی در فارسیزه کردن یا سیاست فارسی سازی ایجاد نکرده است. بااینکه تبلیغات ضدترک و ضدعرب از شعوبیه آغاز و ید طولائی دارد ولی با پهلوی ها شکل مدرن و سیستماتیک بخود گرفته، تبلیغات شدت گرفت. از همین دوران ملل غیرفارس آشکارا تحقیر می شوند. ترکها به خاطر اینکه اکثریت را تشکیل می دهند مورد هجوم بیشتری قرار گرفته اند. ضرورت استقلال: تاریخ به جلو می رود. ایدة استقلال از زمانهای دور همواره دربین ترکهای آذربایجان چه بصورت دولتی، تشکیلاتی و یا فردی رویت می شود. 200 سال پیش فدراسیون مستقل آذربایجان با رهبری محمدقلی خان افشار بعد از 17 سال حاکمیت که برای اولین بار اردوی منظم تشکیل داد ازطرف فتحعلی شاه مغلوب گشته و به تابعیت امپراتوری قاجار درآمد. در دوره انقلاب مشروطیت انجمن تبریز طی ارسال تلگرام به تهران تآکید کرد که اگر اصول مشروطه پذیرفته نشود آذربایجان جدا خواهد شد. در زمان دولت آزادیستان که توسط شیخ محمدخیابانی در آذربایجان تاسیس شد، یاشاسین استقلالیمیز (زنده باد استقلالمان) شعار عموم ملت بود. رهبر شهیدمان سیدجعفر پیشوری بانی حکومت ملی آذربایجان درسال 25-1324 (46-1945) می گوید: «ما ابتدا خواهان تشکیل شوراهای ایالتی بودیم ولی وقتی تهران رد کرد، یک قدم جلو گذاشته مجلس ملی آذربایجان را تشکیل دادیم». همچنین شهید پیشوری درمقالة «برسردوراهی» آشکارا اعلام می کند که «اگر ارتجاع تهران خواسته های ما را نپذیرد ما بدون تهران به راه خودمان ادامه خواهیم داد». اینها ایده استقلال آذربایجان را در برهه های مختلف تاریخی آشکارا بیان می کند. با تمامی این اوصاف رهبران حرکت ملی مان با تهران وارد مذاکرات شده و در بعضی موارد حتی قرارداد و توافقهائی نیز امضاء شده است اما از یک طرف به خاطر عدم کسب استقلال کامل و ازطرف دیگر اعتماد رهبرانمان به وعده های تهران موجب شده است که تمام این حرکات سرکوب و هزاران آذربایجانی قتل عام شوند. جنبش خلق مسلمان به رهبری آیت الله شریعتمداری هم صرفاً به خاطر تأکید به حقوق ملی آذربایجان آنهم به صورت ایجاد شوراهای ایالتی توسط حزب الله غرق خون شد. همانطوری که درمدت صدسال گذشته، انقلاب مشروطیت (مبارزه برای حکومت قانون و دمکراسی در دوره قاجار)، حکومت جنگل (عدالتخواهی در چارچوب دولت قاجار)، حکومت آزادیستان (درخواست حقوق ملی در چارچوب امپراتوری قاجار)، حکومت ملی آذربایجان (مختاریت ملی در چارچوب ایران) و انقلابهای نظیر اینها در چارچوب ایران شکست خوردند، انقلاب 1357 (1979) هم با شکست مواجه شد. بازهم خواستهای ملت آذربایجان با سرنیزه، گلوله، توپ، تانک، شکنجه وزندان سرکوب شدند. بااینکه محمدرضاشاه پهلوی حکومت ملی آذربایجان را به رسمیت شناخت ولی قرارداد را زیرپا گذاشته از پشت به آذربایجان خنجر زد. بااینکه در اساسنامه جمهوری اسلامی ایران تحت تأثیر انقلاب موادی نظیر آزادیهای ملی، آزادیهای فردی، آزادی عقیده و مانند آن تصویب شد ولی تا به امروز به اجرا درنیامده و هرگز هم به اجرا درنخواهد آمد. چرا که در محتوای رژیم توتالیتر ایران پتانسیل دمکراسی وجود ندارد. اسم و جغرافیای ایران به ضرب شمشیر، سرنیزه، توپ، تانک و شکنجه و تحقیر به ملل تحت ستم تحمیل و به زندان ملل تبدیل شده است. هرگاه این شمشیر از گردن ملل اسیر برداشته شود، ملل مزبور جهت آزادی خود عصیان کرده و از زندان ایران آزاد خواهند شد. به همین خاطر هم هرگز امیدی به اعطای دمکراسی تحت نام دولت ایران یا تمامیت ارضی ایران نیست. اگر هم هر دولت توتالیتر چنین آزادیهائی را در اساسنامه، برنامه ویا وعده های خود تعهد کند، آنهم به مانند اساسنامه جمهوری اسلامی ایران تنها و تنها در روی کاغذ مانده و هرگز عملی نخواهد شد. باتوجه به دلایل فوق تنها راه دستیابی به حقوق ملی و انسانی ملل تحت ستم در ایران استقلال این ملل می باشد. ما برای تحقق حق تعیین سرنوشت ملل تحت ستم در زیر نام ایران تشکیل دولت مستقل آنها را تنها راه دانسته و برای رسیدن به این هدف تشکیل جبهه متحد ملل تحت ستم بر علیه شوونیزم فارس را پیشنهاد می کنیم. تا با همکاری و همگامی این ملل شوونیزم فارس را شکست داده، دولت های مستقل خود را ایجاد کنیم. به همین خاطر هم حزب استقلال آذربایجان جنوبی برای استقلال تمام عیار آذربایجان مبارزه می کند.
تعـریـف:
1
- حزب استقلال آذربایجان جنوبی (ح-اِ-آ-ج) به هیچ دولت، مملکت و قدرتی وابسته نیست.
2- هیئت مؤسس (ح-اِ-آ-ج) به همت فعالین آذربایجان جنوبی تشکیل و از بدو پیدایش با تکیه بر اراده ملت-اش در راه استقلال آذربایجان مبازره میکند.
3- ارگان مرکزی (ح-اِ-آ-ج) « باغیمسیز گونی آذربایجان» نام دارد.
4- فعالیت (ح-اِ-آ-ج) تنها در آذربایجان جنوبی محدود نبوده بلکه در تمام نقاط دنیا برای حفظ منافع آذربایجان می کوشد.
5- وطن ملی آذربایجانیها آذربایجان هست، همانند تمامی فرزندان ملل آزاد ما هم خواهان آزادی و استقلال وطن خود بوده و در این راه مبازره می کنیم.
6- استقلال طلبی و خواستن استقلال به وطن ملی خود حق انسانی، مدنی و دمکراتیک هر فرد می باشد. همان طور که لیبرال بودن، فمینیست بودن، مسلمان بودن، کمونیست بودن و غیره، حق دمکراتیک انسانهاست، استقلال طلب بودن هم حق انسانی هر شخص می باشد. این حق براساس پرنسیپهای دمکراتیک وسیعی همچون «آزادی سخن» و «حق تعیین سرنوشت خود» قابل درک هست.
7- ح-اِ-آج اراده ملت را بالاترین مرجع می شناسد.
8- ح-اِ-آ-ج بدور از وابستگی های صنفی از منافع عموم ملت دفاع می کند.
9- ح-اِ-آ-ج متناسب با زمان، مکان و شرایط، علنی ویا مخفی فعالیت می کند.
10- شیوه مبارزه ح-اِ-آ-ج باتوجه به زمان و ضرورت ها، دمکراتیک، دیپلماتیک ویا انقلابی می باشد.
11- ح-اِ-آ-ج رژیم های شاه و جمهوری اسلامی ایران را محکوم کرده و با اشخاص یا گروه هائی که با ارگانهای سرکوب رژیمهای فوق همکاری کرده اند هیچ نوع همکاری نمی کند.
12- ح- اِ- آ- ج به وجدان ملی، اخلاق ملی، اخلاق سیاسی اجتماعی و صداقت فوق العاده اهمیت داده، جنایتکاران، مفسدین و اپورتونسیت ها را در صفوف خود راه نمی دهد.
13- ح-اِ-آ-ج از کلیه اشخاص و گروه های سالم که از حقوق ملت آذربایجان دفاع می کنند حمایت کرده با آنها همکاری می کند.
14- ح-اِ-آ-ج متجاوزین ارمنی را که خاک آذربایجان (قاراباغ) را اشغال کرده اند محکوم نموده و دفاع از خاک آذربایجان را وظیفه خود می داند.
15- ح-اِ-آ-ج با درنظر گرفتن واقعیت یک ملت در دو شرایط سیاسی، جمهوری آذربایجان شمالی را متحد دائمی خود دانسته و از دولت آن دفاع می کند.
16- از نظر ح-اِ-آ-ج پروسه وحدت آذربایجان به گذر زمان و اراده ملت بستگی دارد.
17- بعد از وحدت دو آذربایجان حزب استقلال آذربایجان جنوبی (ح-اِ-آ-ج) به حزب استقلال آذربایجان واحد(ح- اِ- آ- و) تغییر خواهد یافت.
18- ح- اِ- آ- ج با همسایگان خود روابط محترمانه برقرار می کند.
19- ح-اِ-آ-ج دولت مرکزی ایران را تحت هیچ نام و ماهیتی نمی پذیرد.
20- ح-اِ-آ-ج با ملل و تشکل هائی که برعلیه شوونیزم فارس و در راستای حقوق انسانی مبارزه می کنند همکاری می کند.
21- ح-اِ-آ-ج به ملتهای اسیر نگه داشته شده تحت لوای تمامیت ارضی ایران در مبارزه شان برعلیه مرکزگرایان شوونیست فارس یاری نموده و برای موفقیت مبارزه تشکیل جبهه استقلال این ملل را پیشنهاد می کند.
22- شوونیزم فارس به معنای ملت فارس نیست، بلکه مقصود از شوونیزم فارس سیاستی هست که سیستم دولت مرکزی ایران را براساس فارسیت (ایران = فارس) بنا نهاده و استقلال ملل غیرفارس را سرکوب، هویت و موجودیت ملی آنها را انکار، زبان آنها را ممنوع و تاریخشان را جعل کرده، اولویت فارس بودن و زبان فارسی را بر این ملل تحمیل نموده، با تطبیق سیاست آسیمیلاسیون آنها را فارسیزه می کند. اشخاص یا نیروهائی که این سیستم دولتی را رهبری و این سیاست را اجرا می کنند حتی اگر غیرفارس هم باشند تغییری در مسئله نخواهد کرد، زیرا که ماهیتاً عامل و خدمتگزاران شوونیزم فارس هستند. لذا «ح-اِ-آ-ج» ضمن احترام به ملت فارس با شوونیزم فارس و عوامل آن قاطعانه مبارزه می کند.
اهـداف
1- ح-اِ-آ-ج برای برقراری جمهوری مستقل آذربایجان جنوبی در جغرافیای تاریخی آذربایجان مبارزه و مرحله گذار را به عهده گرفته از طریق حکومت موقت دولت را منتقل می کند.
2- منظور از اراضی آذربایجان مناطق اردبیل، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، زنجان (زنگان)، قزوین، همدان، مرکزی،قروه , بیجار, سنقر , انزلی و آستارا می باشد.
3- ح-اِ-آ-ج برای تعیین دقیق مرزهای خود با همسایگانش طرفدار راه حل علمی دمکراتیک می باشد.
4- در جمهوری مستقل آذربایجان جنوبی شهروندان بدون درنظر گرفتن جنسیت، زبان، دین، تفکر و مقام از حقوق مساوی برخوردارند.
5- زبان رسمی دولت جمهوری مستقل آذربایجان جنوبی ترکی آذربایجانی هست که در اکثر اسناد تاریخی به نام زبان آذربایجانی، ترکی آذری و یا آذری مشهور شده است.
6- اقلیت های ملی که در جمهوری مستقل آذربایجان جنوبی سکونت دارند علاوه بر زبان ترکی آذربایجانی حق تحصیل به زبان مادری خود را نیز داشته و بنا به میزان جمعیت این اقلیت ها بودجه ای جهت رشد فرهنگ ملی شان درنظر گرفته می شود.
7- افکار ارتجاعی در هر دو رژیم شاه و جمهوری اسلامی ایران حقوق زنان را به طرز فجیعی سرکوب و زنان را از حوضه فعالیتهای سیاسی اجتماعی محروم کرده اند. برای جبران این خسارت وحشتناک مسئولین جمهوری مستقل آذربایجان جنوبی با ایجاد شرایط مناسب جهت فعالیت همه جانبة زنان برابری تمام معنای زن و مرد را تضمین خواهند کرد.
8- فعالیت زنان در تمامی تشکلها ازجمله دولت، ادارات، ارتش، قوه قضائیه، امورات علمی، سیاسی، اجتماعی وغیره بدون هیچگونه تبعیض و مانع تأمین خواهد شد.
9- ضمن تنظیم قانون کار عادلانه از حقوق کارگر، برزگر و طبقه فقیر به طور شایسته دفاع خواهد شد.
10- ضمن مبارزه برای ازبین بردن بیکاری به بیکاران درموقع بیکاری حقوق پرداخت خواهد شد.
11- جمهوری مستقل آذربایجان جنوبی با سیستم اقتصادی سرمایه آزاد اداره شده و امنیت سرمایه تأمین خواهد شد. 12- برای حمایت از بی سرپرستان و یتیمها محل زیست شایسته تأسیس، هزینه زندگی و تحصیل با بودجه دولتی تأمین خواهد شد.
13- برای علیل ها مراکز مخصوص تحصیل و محیط زیست شایسته با بودجه دولت تأسیس خواهد شد.
14- محل زیست برای سالمندان با بودجه دولت تأسیس خواهد شد.
15- تأمین سلامتی کلیه شهروندان، معالجه و معاینه مجانی بوده و بیمارستان ها جهت خدمت رسانی با هزینه دولت اداره خواهد شد.
16- تحصیل تمامی شهروندان تا مدرک دیپلم متوسطه مجانی و اجباری خواهد شد.
17- در جمهوری مستقل آذربایجان جنوبی اعدام و شکنجه قطعاً ممنوع خواهد شد.
18- آزادی عقیده، آزادی اندیشه به تمام معنای آن تأمین و زندان سیاسی برای همیشه لغو خواهد شد.
19- تمامی منابع طبیعی آذربایجان ملی اعلام شده و با نظارت دولت اداره خواهند شد.
20- حاکمیت و ارگانهای مربوطه ازطریق انتخابات دمکراتیک تعیین خواهد شد.
21- از نظر ح-اِ-آ-ج جمهوری مستقل آذربایجان جنوبی جمهوری لائیک می باشد.
حکومت موقت
1- ح-اِ-آ-ج با شکست دادن رژیم مرکزی ایران حکومت موقت را تشکیل می دهد.
2- حکومت موقت باید ارتش ملی را تأسیس کند.
3- حکومت موقت موظف است در مدت حداکثر 3 ماه ازطریق مجلس خبرگان قانون اساسی را تنظیم و جهت تصویب به رفراندم بگذارد.
4- سه ماه بعد از تصویب قانون اساسی از طریق رفراندم باید انتخابات مجلس و ریاست جمهوری با شرکت عموم ملت و در شرایط دمکراتیک برگزار شود.
5- بعد از آنکه رئیس جمهور و مجلس کابینه دولت را تشکیل دادند ح-اِ-آ-ج باید دولت را تحویل دهد.
درمورد آذربایجانیهائی که درخارج از آذربایجان زندگی می کنند:
1- تهران و حومه باید جمهوری دوزبانه (فارسی و ترکی) باشد.
2- بر اساس تأمین حقوق ترکهای آذربایجان که در خارج از آذربایجان (مناطق دیگر ایران امروزی) زندگی می کنند جمهوری مستقل آذربایجان روابط دیپلماتیک و اقتصادی خود را با دولتهای مربوطه تنظیم می کند.
3- ح-اِ-آ-ج خواهان تشکیل دولت خودمختار ترکهای قشقائی می باشد.
4- ح-اِ-آ-ج طرفدار تشکیل جمهوری ترکمنستان هست.
شرایط عضویت:
1- اشخاصی که نظامنامه ح-اِ-آ-ج را قبول می کنند می توانند تقاضای خود را جهت عضویت در حزب کتباً بفرستند.
1- الف: اشخاصی که با ارگانهای سرکوب رژیم شاه و جمهوری اسلامی ایران همکاری کرده اند نمی توانند عضو این حزب باشند.
1- ب : اشخاصی که مرتکب جنایت شده اند، مفسدین و اپورتونیستها نمیتوانند عضو این حزب باشند.
1- ت: اشخاصی که عضو تشکیلاتهای سیاسی دیگری هستند تنها با شرط استعفا از تشکیلات مربوطه می توانند عضو این حزب باشند.
2- در تقاضای عضویت باید نام، نام خانوادگی، اسم پدر، تاریخ تولد و محل تولد و بیوگرافی همراه با یک قطعه عکس قید شود.
3- با رأی کمیته تفتیش عضویت قبول یا رد می شود.
4- ح-اِ-آ-ج تنها از آذربایجانیهای جنوبی عضو می پذیرد.
4-الف: آذربایجانیهای جنوبی که در خارج از خاک آذربایجان زندگی می کنند بدون توجه به مکان و سکونت شان می توانند عضو ح-اِ-آ-ج باشند.
4- ب: آذربایجانیهائی که از آذربایجان جنوبی نیستند تنها می توانند عضو افتخاری حزب باشند.
4- ت: اعضای افتخاری حق رأی ندارند.
حقوق اعضاء:
1- اعضاء با پیشنهادات، مذاکرات و رأی دادن حزب را رهبری می کنند.
2- تمامی اعضاء حق انتخاب شدن و انتخاب کردن را دارند.
وظایف اعضاء:
1- پرداخت حق عضویت.
2- فعالیت برای تحقق اهداف حزب.
3- تابعیت از نظامنامه و انضباط حزب.
4- اجرای شایسته مسئولیت های واگذار شده ازطرف حزب.
دیسیپلین:
1- اعضائی که نظامنامه ح-اِ-آ-ج را زیرپا می گذارند ازطرف کمیته انضباطی تحقیق و درموردشان تصمیم گرفته می شود.
2- قرارهای صادره کمیته عبارت از توقیف و اخراج می باشند.
کنگره: 1- عالیترین مرجع قانونگذاری ح-اِ-آ-ج کنگره آن میباشد.
2- کنگره عمومی با شرکت ⅔ اعضاء ویا نمایندگان انتخابی اعضاء جهت کنگره عمومی رسمیت پیدا می کند.
3- قرارهای کنگره با ⅔ رأی مثبت شرکت کنندگان رسمی شناخته میشود.
4- کنگره از هر دوسال یک بار برگزار میشود. 5-شورای مرکزی با ⅔ رأی مثبت می توانند فراخوان برای کنگره فوق العاده صادر کنند